پرسش های زیادی را خطاب به فرماندار آماده کرده ام ، این پرسش ها بر  اساس شایعات و حرف و حدیث های این چند روزه پیرامون دومین جشنواره گردوی بافت می باشد ، جشنواره ای که نخستین آن سال قبل به بهترین شکل ممکن برگزار شد و در هنگامی که همگان خودشان را برای دومین جشنواره آماده می کردند ، به شایعات آنقدر دامن زده شد ، تا اینکه فرماندار رابر در مصاحبه ای اعلام کرد: که دومین جشنواره گردوی بافت در شهرستانی دیگر به اسم رابر برگزار می شود.

اینک در محل فرمانداری شهرستان بافت در جلسه ای که به بهانه روز خبرنگار تشکیل شده است ، حاضر شده ام ، پس از خیر مقدم و گزارش فرماندار و تنی چند از مسوولان ، اجازه خواستم پرسش هایم را مطرح کنم :

آقای فرماندار!

دومین جشنواره گردو را در چه تاریخی برگزار می کنید ؟

آیا شهرستان بافت می تواند  جشنواره گل محمدی لاله زار بردسیر را برگزار کند ؟

این چه اراده ای است که بر مقام و مسئولیت شما فائق آمده است و جشنواره گردوی بافت را از دو راهی بزنجان به شهرستان رابر هدایت می کند ؟

این چه شائبه ای است که رئیس یک سازمان و رئیس یک انجمن نوپا به تعصبات بومی خود رجوع می کنند و چشم را بر همه چیز می بندند ؟

اقای فرماندار !

هیچ توجیهی برای عدم برگزاری این جشنواره از سوی شما برای مردم شهرستان بافت قابل توجیه نیست و مردم مطالبه خودشان را از شما طلب می کنند .

فرماندار بافت از طرح پرسش هایم تشکر کرد و با صدایی لرزان و بغض آلود که حکایت از دل شکسته اش داشت ، گفت : جشنواره حق مردم بافت بوده است ، عده ای بسیار بد عمل کردند ، کار آنان قشنگ نبود ، متأسفم.

فرماندار از سختی ها و تلاش های شبانه روزی نخستین جشنواره گردوی بافت سخن گفت وادعا کرد : نخستین جشنواره گردوی بافت بازخورد بسیار خوبی داشته است و جای خودش را در تقویم و روزشمار شهرستان بافت رقم زده است.

محمد علی بهروز اظهار داشت : در برگزاری دومین جشنواره گردو و محل برگزاری آن سیاسی کاری صورت گرفت ، بعضی ها نپخته کار کردند و از کار آنان در استان راضی نیستم .

فرماندار بافت پرده ها را کنار زد و صریح و شفاف گفت : از رئیس سازمان جهاد استان و رئیس انجمن گردو گله مندم و اعلام می کنم :  اینان بسیار بد عمل کردند ، اقای مولایی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان تعصب بومی خود را در این قضیه اعمال کرد و آقای حسین شهابی رئیس انجمن گردو نپخته کار کرد و مقصر هستند.

خدا نعمات و برکات زیادی را به ما داده است و ما باید توان و عرضه معرفی آنان را داشته باشیم ، من اعلام می کنم شهرستان بافت از هر لحاظ آماده برگزاری دومین جشنواره گردوست و اگر دوستان دست از سیاسی کاری و تعصبات بومی بردارند ، جشنواره با شکوه هر چه تمامتر در بافت برگزار می شود.

فرماندار در بخشی از سخنان خود به فضای ارام شهرستان بافت و خصلت های نیک مردم این دیار اشاره کرد و گفت : مردم شهرستان بافت مردمی آرام و متین هستند و این به شخصیت فرهنگی آنان بر می گردد.

من هم در جواب ایشان گفتم : آقای فرماندار ! ای کاش در بعضی مواقع این آرام بودن ما به شما سرایت نمی کرد و در مقابل ظلم و جفایی که به شهرستان بافت روا می شود ، اندکی آشفته می شدید و حق مردم مظلوم این دیار را می گرفتید.

فرماندار بافت بمانند من صدایش می لرزید، حق هم داشت ، جشنواره اش در بین راه ، حوالی دو راهی بزنجان گُم شده بود  و آن را به دیار دیگر برده بودند ، عده ای جشنواره گردو را دیده بودند که در سراشیبی به سوی رابر برده می شود !

آهای اهالی آبادی !

شما جشنواره ما را ندیدید ؟ جشنواره ما  خیلی زود به سن تکلیف رسید و دیگران بدون رنج و زحمت آن را به دیار دیگر بردند.

آهای اهالی آبادی !

جشنواره گردوی ما گم شده است ، او لباس  مخملی سبزرنگ بر تن داشت ، اگر اور ا دیدید به صاحبان اصلی اش باز گردانید و فال فال گردو مژدگانی بگیرید.

آقای استاندار !

 می گویند : جشنواره گردوی شهرستان بافت در سیاسی کاری ها گُم  شده است ، شما را به سبزی سبزینه هایش ، به سخاوت میوه و چوب و رنگدانه هایش قسم می دهیم ، جشنواره گردوی شهرستان بافت را پیدا کنید و آن را به مالکان و صاحبان زحمت کشش که آن را به سن تکلیف رساندند ، باز گردانید ، آخرین نشانه ای که از او داریم ، در شهرستان رابر این دست و ان دست می شده است.   حمید هرندی